Tuesday, July 26, 2005

برگ سفید کاغذ وسوسه ای بود برای او که افق نگاهش وسیع بود. برگ سفید کاغذ برای او که می خواست کبوتری باشد رها در آسمان وسوسه بزرگی بود. بر صفحه قلم را می فشرد وبا هر فشار ذهنش رها می شد در دوردست نگاه
برای شاملو که رفتنش سردی به روزهای گرم مرداد آورد

1 نظر:
Anonymous Anonymous در ساعت 11:20 AM، نوشته...

Mamnoon az yade shamlu

 

Post a Comment

<< صفحه اصلی